حدیث جون....نفس مامان و باباشحدیث جون....نفس مامان و باباش، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

پرنسس حدیث

یه مهمانی بیاد ماندنی

1395/6/4 9:40
نویسنده : مامانش
214 بازدید
اشتراک گذاری

24 مرداد ماه 95

خاله سکینه مهربون ما رو به همراه مامانی شون و خالشون دعوت کرد ....

خونه خاله ایلیا جون و محمد مهدی هم بودند

به همراه عارفه مهربونم

وقتی محمد مهدی رو دیدی کلی ذوق کردی ..

می گفتی :مامان نی نی میخنده...مامان نی نی حرف میزنه ...مامان...و کلی از این تعجبا...

و کلی میپریدی تا محمد مهدی از سر ذوق بخنده....

با ایلیا و عارفه هم کلی بازی کردی...

این عکس ها رو هم مامان ایلیا زحمتشو کشیده...ممنونم

الهی من فدای خنده هات بشم عسل بانو.........

اون شب خیلی بهت خوش گذشت هرچند که اخر می خواستی ایلیا رو بیاری خونمون تا باهات بازی کنه و نشد و تو با ناراحتی برگشتی....

 

این لباس هم که تنته خاله جون از مشهد سوغاتی اورده

 

 

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

دخترخاله
4 شهریور 95 22:01
انشاالله همیشه شاد باشی حدیث جون
مامانش
پاسخ
مامانی گیتا جون
7 شهریور 95 13:05
مبارک خاله جون خیلی بهت می یاد
مامانش
پاسخ
مامان غزلی و سحری
25 شهریور 95 6:26
همیشه به خنده ها کوچولوهای شیرین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنسس حدیث می باشد