سلام
ممنونم از اینکه بهم سر میزنید...
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
واقعا می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی ؟!
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟...
چه زیباست که در اندیشه مان
دوست داشتن است…
چه شادی بخش است
وقتی نگاهمان می خندد.
چه مست می شود این دنیا آنگاه که…
دلمان پر از امید به فردایی روشن است.
من می دانم
از همین صبح زیبا…
از این گنجشکانی که رقصان آواز می خوانند…
از این صدای گذر آب در نهر کوچک زندگیمان می دانم
آری، امروز روز خوبیست…
بی شک معجزهای در راه است...!
کوله بار غم ها را برمی داریم
و به شکرانه دیدار دوست
یک سبد گل دعا
به تبرک یادش
و یک بغل توبه بی ریا
با بوی عطر ارغوان
هنگام شنیدن صدای عشق
از گلدسته های عبودیت
به مهمانی یار می رویم...